#چالش عکس
یاسمین گلم نیکای گلم مثل اینکه باید 3 نفر از مامانای گل رو به این چالش دعوت کنم ناز قیزم aysalghzm.niniweblog.com http://mahya91.niniweblog.com/ (میم مثه محیا و محمدحسام) که خیلی به من لطف دارند http://golpesaremamani.niniweblog.com (ارشیا و پانیا گلای ناز مامان ) و از بقیه ی مادر های فرشته که بهشت زیر پاهاشون خواستارم که دراین چالش شرکت کنند ...
جمعه 20 دی ماه 1397
جمعه خونه ی مامان بزرگم جمع شده بودیم ، یاسی ماهم مثل همیشه وسط غذا خودشو کشید کنار و گفت که سیرشده ، خاله ندا ( مامانم ) رفت پیشش و با بازی به خوشگل خانوم ما غذا داد . یاسی که اسباب بازی نیاورده بود ،با اسباب بازی های بچگی مامان وخاله و دایی ، سرگرم شده بود ، حوصلش که سر می رفت ، منو صدا می کرد ومیگفت : دیگه چی بازی کنیم ؟ منم هرچی بازی بلد بودمو گفتم ، دیگه اخرش بازی از خودم می گفتم ، تا یاسی بازی کنه اولم که اومدش تو بغل من نشسته بود وتکون نمی خورد ببخشید دیر شد ، سرم خیلی شلوغ بود خانوم خوشگل ما درحال غذا خوردن و چاییی ریختن برای عروسکا شون . ...
نویسنده :
دخترخاله و دختر عمه عطیه
20:38
مهمانی دورهمی
دیشب ، یک مهمونی داشتیم تو اوج برف و سرما ، خانواده ی پدریم ومادریم هردو بودند ، البته نیلوفر که از طرف مدرسشون رفته بود یزد و نیکا خوشگلمونم مریض بود ونیومد ولی یاسی خانوم و مهدیه (دختر عموی من ) انقدر بازی کردند که نرفته توماشین خوابشون برد اولش بچه ها باهم غریبی می کردن و بازی نمی کردن ، منم بردمشون تواتاق و هرچی عروسک پولیشی از کمد و هرجای تو اتاقم تونستم براشون گذاشتم و مشغول بازی شدن ، بعد چند دقیقه یاسی خانوم اومد از اتاق بیرو ن و گفت که بریم بازیشونو ببینیم ماهم داشتیم سریال بانو ی عمارت رو می دیدیم ، خلاصه منو بردن تو اتاق . منم کلی ازشون عکس گرفتم . چی بگم از دست...
نویسنده :
دخترخاله و دختر عمه عطیه
19:43
همینطوری
دلتنگی یعنی ... ... فاصله ای که ... باهیچ بهانه ای پرنمی شود ... ...
نویسنده :
دخترخاله و دختر عمه عطیه
0:04
خاطره ی سفره یاسمین به ترکیه در دی ماه 1396
فرشته ی خوشگل ما پارسال در همین موقع ها بود که عازم سفر ترکیه شده بود البته خواهری نیلوفر چون مدرسه داشت نمی تونست باهاشون بره ، یاسی جونمو مامانی و بابایی ایش باهم رفتن ، ماکه قرار بود این فرشته ی ناز رو یک مدت نبینیم از خاله خواهش کردیم که دائما عکسای یاسی رو برامون بفرسته . یاسمین خانوم بالاخره رفت ترکیه اینجا خوشگل خانوم ما رفته بود خرید اینجاهم خانوم مینی موس قرمز کوچولو شدند اینجاهم یاسی جون کنار دریای ترکیه بقیه ی عکسا یکمی خودمونی بود و دیگه نشد ارسال کنیم در ادامه یک چندتا عکس از پارسال و پیارسال یاسی خانوم اون موقع هنوز عضو نی نی وبلاگ نبودم که عکس از ...
نویسنده :
دخترخاله و دختر عمه عطیه
15:24
یلدای 1397
تو شب یلدای منی یاسی دوست داشتنی شب یلدای امسال متاسفانه ، هرکدوممون یک طرفی بودیم ، چون شب قبل تولد نیکاخانوم خوشگل بود ، دیگه هرکدوم یه طرفی بودیم ، ما رستوران شالتوک هروی بودیم بعد رفتیم خانه ی مادر بزرگم ( مادر پدرم ) و یاسی خانم در یک رستوران در شهید اندرزگو باعمه هاش و نیکاخانوم شب یلدا خانه ی مامان بزرگش ( مادر فاطمه جون ) ، مامان بزرگ جونمم خانه ی داداشش بود . یلدای مشرق ، مغربی بود . نیکا خانوم عشق من . ...
نویسنده :
دخترخاله و دختر عمه عطیه
20:57