یاسمین خوشگلمیاسمین خوشگلم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
نیکا جونمنیکا جونم، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

دخترخاله ودختر دایی از خواهر عزیز ترم

خاطرات دو دختر بازیگوش در سال 1398

جمعه 20 دی ماه 1397

1397/10/26 20:38
290 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه خونه ی مامان بزرگم جمع شده بودیم ، یاسی ماهم مثل همیشه وسط غذا خودشو کشید کنار و گفت که سیرشده ، خاله ندا ( مامانم ) رفت پیشش و با بازی به خوشگل خانوم ما غذا داد .محبت یاسی که اسباب بازی نیاورده بود ،با اسباب بازی های بچگی مامان وخاله و دایی ، سرگرم شده بود ، حوصلش که سر می رفت ، منو صدا می کرد ومیگفت : دیگه چی بازی کنیم ؟

منم هرچی بازی بلد بودمو گفتم ، دیگه اخرش بازی از خودم می گفتم ، تا  یاسی بازی کنه قه قهه

اولم که اومدش تو بغل من نشسته بود وتکون نمی خورد محبت ببخشید دیر شد ، سرم خیلی شلوغ بود گل

خانوم خوشگل ما درحال غذا خوردن منتظر و چاییی ریختن برای عروسکا شون .

 

پسندها (5)

نظرات (0)