یاسمین خوشگلمیاسمین خوشگلم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
نیکا جونمنیکا جونم، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

دخترخاله ودختر دایی از خواهر عزیز ترم

خاطرات دو دختر بازیگوش در سال 1398

امروز روزمهمیه، روز تولد یاسمین جونم

پیشم باشے دوست دارم ؛ تنھا باشے دوست دارم ؛ امروز روز میلادته هرجا باشے دوووووستتتتت دارم تولدت مبارک بھترین هدیه ی خدا قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست، با شکوه ترین روز دنیا تولد توست، پس برای من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم. ...
16 تير 1398

9 تیر 1397

    10 تیر همه منزل دایی جون و فاطمه جون دعوت بودیم ، ناهار کلپاچه خریدیم بردیم ، مامان بزرگ پخت و همگی خوردیم ❤️  بعد از ظهر  هم  نذر سفره ی امام حسن (ع) که فاطمه جون  رو گرفتیم .               بعد اذان هم تولد خاله و دایی و فاطمه جون رو گرفتیم .       کیک هم ما خریدیم تا سورپرایزشون کنیم  ، براشون سفارش دادیم  💝       هدیه ای که از طرف خودم برای تولد یاسی گرفتم  🌺             ...
12 تير 1398

مبارک مبارک تولدشون مبارک

    دیشب برای روز تولدت یک سبد ستاره چیده ام تکه ای از ماه را و یک شاخه نیلوفر تو متولد می شوی و من عاشق تر میشوم … تولدت مبارک ..!   ✨🌈   🌷   ✨🌈 💐 ❤️ 💙 🧡 💚 💛 💜 💐 ✨🌈   🌷 ✨🌈    خاله و دایی عزیزم  ، دوقلو های دوست داشتنی  و فاطمه جون بهترین زندایی دنیا تولدتون مبارک ،  امیدوارم همگیتون زیر سایه ی پروردگار  به  خوشی و خوشبختی زندگی  کنید ، خیلی دوستتون دارم .          نیکا خوشگله ی  ما مثله اینکه اصلا حالش خوب نبوده و امشب دایی و فاطمه جون درگیر بودند حسابی ولی خدارو...
6 تير 1398

از اردیبهشت تا تیر

سلام به تمامی  نی نی وبلاگیای عزیز  ، مدتی به خاطر امتحانات نبودم ولی از امروز دوباره فعالیت می کنم ، 🌷  بالاخره سال های سخت دبیرستانم تموم شد و تنها خاطرات شیرینش به جای ماند  ، حالا می تونم در رشته ی مورد علاقم در دانشگاه شروع به تحصیل کنم  . 🌷   اول از یاسی بگم که این هفته  رفته بودیم باهم فشم در باغ رستوران رز ، پاتوق همیشگیمون که غذاهاش فوق العادست و پیشنهاد میکنم که حتما برید ، با محیط زیبا که کنارش رودخونه و درختان توت و گردو و گیلاس داره ، شبهاهم موسیقی زنده داره  و  یاسیم که دست از رودخونه بر نمی داشت ❤️           یاسی و بابایی جو...
3 تير 1398

اخرین روزای فروردین

قبل از شروع پستم به قولم عمل می کنم :   جایزه هایی که از تخم مرغ شانسی غول پیکر یاسمین خارج شده به این شکل است     و میریم سراغ پستمون .................................................................   اخرین هفته ی فروردین 1398   پنجشنبه شب همه خونه ی مامان بزرگم دورهم بودیم و اینم تعدادی از عکس های اون شب :       عزیزای دل منن ❤️     نیکاهم که نمک می ریخت حسابی ، ناز می کرد و تیکه تیکه کلمه می گفت ❤️   ....... جمعه .....   جمعه ظهر خونه ی مامان بزرگم  بودم داشتم اماده می شدم برم بیر...
9 ارديبهشت 1398

نوروز 1398

سلام برتمامی مادرانی که در نی نی وبلاگ هستند و تمامی مادران ایرانی  ❤️ سال نو همگیتون مبارک ، انشالله امسال سال خوب و زیبایی برای شما و فرزندانتون باشه  🌷  میریم سراغ خاطرات سال نو :   شب سال نو ما در منزل مامان بزرگم بودیم ، نیکا و یاسی هردو باهم بازی می کردند و خیلی می خندیدند ، اما نیکا کوچولو سر سال تحویل با ما نبود  ،   عکسی هم ازش ندارم  💔 این لباس که تن یاسی منه  ، عیدی خاله نداشه  ( مامانمه  )   (  بهار اومد لباس نو تنم کرد تازه تر از فصل شکفتنم کرد بهار اومد با یه  بغل جوونه )   ...
23 فروردين 1398

اخرین پست در سال 1397 و ( نمایشگاه دسترنج هنر )

در اخرین سه شنبه ی1397 می خوام از خدا تشکر کنم بابت یکسال زندگی ، یکسال امید و یکسال تلاش برای رسیدن 🌷 سالی که با تمام خوبی و بدیش ، شادی و غمش ، زیبا بود ، دیشب تو تلویزیون شنیدم که می گفت ، زندگی به فراز و نشیبش که اسمش زندگی شده ، اگه بد نباشه خوب نیست ، سختی نباشه ، راحتی نیست . بارالهی به داده ات تشکر به نداده ات تفکر امسال هم سپری شد ، سالی که مردم با سختی دست و پنجه نرم کردند ، خدایا در این سال جدید زندگی مردم رو روبه خوبی دگرگون کن 🤗 بیماران رو شفا بده 🤗 سلامتی عطا کن به رهبر انقلابمون که سایه اش همیشه بالای سرمون باشه 🤗 سالی باشه پر از عطر یوسف زهرا ، خدایا امسال رو سال ظهور حضرت مهدی (عج) قرار بده 🤗 ...
28 اسفند 1397

10 اسفند 1397 تا 11 اسفند 1397

 دیروز تا اومدم دمه در خونشون ، پرید بغلم با چشمای خیس  ، بعدم سریع پرسید :  عطیه تخم  مرغ شانسی رو اوردی ؟ گفتم : اره از بغلم پایین اومد و با شادی بلند بلند گفت : مامان دیدی گفتم  میاره ❤️   بعد تخم دایناسور رو داخل اب انداختیم  ،  یاسی که صبر نداشت هی می گفت : دو دقیقه دیگه تخمشو میشکنه ، یه دقیقه دیگه می شکنه ، یک ثانیه یا دوثانیه ؟ ❤️❤️❤️❤️❤️ 💜💜💜💜💜 11 اسفند 1397 خالم برام عکس دایناسور رو فرستاد که از تخمش اومد بیرون ❤️  ویدیوی خاله از یاسی : عطیه ممنونم دوست دارم دستت درد نتونه می بوسمت عاشقتم   ع...
11 اسفند 1397

چهارشنبه 8 اسفند 1397

امروز زنگ زدیم خانه ی خاله ام ، یاسی برداشت گفتم : سلام عشقم _ سلام _ یه خبر خوب برات دارم یاسی _ چیشده ؟ _ تخم دایناسورت اومد _ واقعا اخه چجوری ؟ _ دیجی کالا اورد ، یاسی فقط باید 12 ساعت بزاری تو اب تا تخمشو بشکنه بیاد بیرونا _ خودم می دونم چی به چیه _ الهی فدات شم ، یاسی بوس بده بعد بده به مامان بزرگ _ بوسسسسسس ، بوست تردم ساعاتی که باهات حرف میزنم  ، قشنگ ترین ساعت های عمرمه ، کاش بدونی که چقدر دوست دارم 🌷 لحظه شماری برای دیدنت کار هروزمه 🌷 ...
8 اسفند 1397

خاطرات دوم تا چهارم اسفند 1397

ایشون نیکاخانوم خوشگل ماهستند 😘 که تازه راه رفتن یاد گرفتن 🤩   خب حالا میریم سراغ سه شنبه دوم اسفند ماه 1397 ❤️     ❤️     ❤️    ❤️      ❤️   صبح برای ثبت نام دانشگاه رفته بودم ، برای برگشتنه یک تخم مرغ شانسی خریدمو رفتم منزل خاله ام ، دیگه یاسی عشقم کلی بامن بازی کرد و دائم منو می بوسید 😘  بعد از ظهر برای مراسم تولد زنانه ی شهناز خانوم ، با خاله و یاسی رفتم برای خرید هدیه ، در راه یاسی جونم که داشت ادامس می خورد چندتا عکس ازش گرفتم . داخل پاساژ یاسمین ما که خیلی خسته شده بود هی گفت اینو می خوام و اونو می خوام 😅 خب بچه گرسن...
5 اسفند 1397