نوروز 1398
سلام برتمامی مادرانی که در نی نی وبلاگ هستند و تمامی مادران ایرانی ❤️
سال نو همگیتون مبارک ، انشالله امسال سال خوب و زیبایی برای شما و فرزندانتون باشه 🌷
میریم سراغ خاطرات سال نو :
شب سال نو ما در منزل مامان بزرگم بودیم ، نیکا و یاسی هردو باهم بازی می کردند و خیلی می خندیدند ، اما نیکا کوچولو سر سال تحویل با ما نبود ، عکسی هم ازش ندارم 💔
این لباس که تن یاسی منه ، عیدی خاله نداشه ( مامانمه )
( بهار اومد
لباس نو تنم کرد
تازه تر از فصل شکفتنم کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه )
بعد از سال تحویل نوبت عیدیه من رسید ، همون تخم مرغ شانسی بزرگ و غول پیکر ، یاسی جیگر طلای من هم اونو باز کرد و باز ذوق ، با جایزه های توش بازی کرد ، البته عکس جایزه هارو داخل پست بعدی میزارم .
شب سال تحویل هم تموم شد ...
................................................................................... 2 فروردین 1398 .....
دوم فروردین پاگشاکنون دختر عمم در منزل ما بود و یاسی هم با نیکا و ارشیدا و مهدیه شیطنت کرد اونم زیاد .
غذا که در رستوران سرو شد ، دسر هم تو خونه .
کیک بستنی هاروهم از شیرینی فروشی شکلات گرفتیم که فوق العاده خوشمزه بود .
بقیه دسر ها هم کار مامانم بود 🌷
............................................................. 5 فروردین 1398 ...........................
من به همراه پدر و مادرم به شیراز رفتیم و 9 تا 11 هم به اصفهان ،
جاداره اینجا تسلیت بگم به خانواده های داغ دار برای سیل دروازه قران .
...............................14 فروردین 1398 ........................................................
رفتیم منزل جدید دایی مهدی و چندتا عکس جذاب از نیکا خانوم و یاسمین ❤️💙
نیکا خوشگله جدید چند تا کلمه یهو میپرونه که هممون شگفت زده می شیم ، مثل مامان ، خیار ، بده ، بیار .
...........................16 فروردین 1398 .............................................................
سوغاتی یاسی خانوم که از شیراز براش اوردیم 🌷
اون اینه ای که دست یاسیه با یک کیف پول السا ، سوغاتیه من بود 🌷